علی بیگری کارشناس مسائل اقتصادی به تشریح ملزومات جهانی شدن اقتصاد پرداخت و با تاکید بر ضرورت وجود زیرساخت‌های عمرانی، قانونی، سرمایه‌گذاری؛ نقدی بر نوع مدیریت در مناطق آزاد و استراتژی‌های اتخاذ شده از سوی مسئولین دبیرخانه و سازمان‌های مناطق آزاد نمود و ادامه روند فعلی را بدون دستاورد دانست.

وی در پاسخ به این سوال که در سال‌های اخیر مسئولین مناطق آزاد ایران به‌ویژه مسئولین ارشد دبیرخانه شورایعالی، تاکید زیادی بر ضرورت جذب سرمایه‌گذاری خارجی در این مناطق داشته‌اند؛ به نظر شما با توجه به محدودیت‌های متنوع بین‌المللی ناشی از تحریم‌های خارجی و عدم عضویت ایران در مجامع و کنوانسیون‌های مالی جهانی نظیر اف‌ای‌تی‌اف، آیا جذب سرمایه‌گذاری خارجی در مناطق آزاد امکان‌پذیر است، گفت: با تشکر از حضور موثر و روشنگرانه شما در عرصه رسانه‌ای مناطق آزاد و تلاشی که برای پرداخت ریشه‌ای به مسائل مبتلابه مناطق آزاد دارید. در جواب پرسش شما باید عنوان‌کنم که؛ اولا جریان توسعه اقتصادی در جهان امروز تابع یک سیستم فراگیر است. این سیستم از دهه‌۹۰ قرن بیستم، سیستم جهانی شدن نامگذاری شده است. این سیستم شدیدا متکی بر نهاده‌های مالی بین‌المللی و ابزارهای ارتباطی جدید می‌باشد. همچنین در این سیستم، مراکزی وجود دارد که اعتبار اقتصادی کشورها، مناطق، سازمان‌ها و شرکت‌ها را ارزیابی می‌کنند و براساس این ارزیابی‌ها است که نیروهای فعال مالی، تجاری، صنعتی و فن‌آور یک کشور، منطقه، شرکت و سازمان را برای کار انتخاب می‌کنند. بنابراین اگر در داخل این سیستم اقتصادی هوشمند جهانی باشیم، طبیعتا در جریان تحولات ‌مثبت و گاها منفی آن خواهیم بود. متاسفانه چند دهه است اقتصاد ایران در اثر تحریم‌های خارجی و خودتحریمی‌های داخلی، از جامعه اقتصادی جهان کنار رفته است. در سال‌۲۰۲۲ حدود ۱۳۰۰میلیارد سرمایه‌گذاری خارجی در جهان انجام شده که سهم ایران از این دریای بزرگ، یک قطره بیشتر نبود یعنی ۱٫۵میلیارد دلار. بالاترین رقم سرمایه‌گذاری خارجی در ایران طی ۱۰سال گذشته در سال‌۲۰۱۷ بود که به ۵٫۱۹میلیارد دلار رسید. این هم نتیجه برخی گشایش‌های اقتصادی و مالی ناشی از اجرای برجام بود.

بیگلری ادامه داد: این درحالی است که ما خروج سرمایه خالصی که از کشور داریم بیش از ۱۰میلیارد دلار در سال است. پس وقتی در کل کشور، ما نمی‌توانیم جذب سرمایه‌گذاری خارجی را به تناسب فرصت‌های ناب اقتصادی ایران داشته باشیم، علی‌الاصول صحبت از جذب سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری در مناطق آزاد یک «جک رسانه‌ای دردآور» است که گوینده آن تعمدا به قصد آزار روحی و روانی مخاطب خود یعنی مردم ایران بیان می‌کند. ما وقتی با بخش مالیه جهانی ارتباط معمولی نداریم، نظام مالی-‌بانکی‌مان غلطیده در فساد، ناکارآمدی و عقب‌ماندگی تکنولوژیک است؛ یا وقتی ما با انتخاب خودمان، از سیستم مالی جهان حذف می‌شویم، نباید انتظار داشته باشیم سرمایه‌گذار فرصت‌های اقتصادی کشور ما و مناطق آزاد ما را انتخاب کند‌‌.

این کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد: البته برخی از مسئولان خیلی دوست دارند که ما سرمایه‌گذاری خارجی داشته باشیم و به ضرورت انجام این کار واقف هستند. خیلی خوب است، اما باید بسترهای ضروری آن را هم ابتدا فراهم کنند. مناطق آزاد ایران یقینا فرصت‌های اقتصادی بی‌نظیری دارند، ولی زمانی این فرصت‌ها موردتوجه سرمایه‌گذاران در دنیا قرار می‌گیرد، که بتوانند از دروازه‌های قانونی و معمول اقتصاد وارد شوند، نه از کج‌راهه‌ها و بیراهه‌ها.

به گزارش پایگاه خبری اندیشه کیش، وی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی‌بر این‌که، در سال‌های گذشته بخش مهمی از مشوق‌ها و مزیت‌های قانونی در حوزه مناطق آزاد نظیر معافیت‌های مالیاتی حذف و یا لغو شده‌اند؛ در چنین شرایطی، سرمایه‌گذار خارجی با چه انگیزه و پشتوانه‌ای حاضر است در مناطق آزاد سرمایه‌گذاری نماید، تصریح کرد: در کنار مشکلات عمومی کشور ما، در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران یکسری معایب و مسائل را داریم که اغلب ریشه در قانون‌گریزی دارد، یا فهم درست از قانون نیست و مجری قانون با فهم ناقص خود محیط اقتصادی را دچار چالش می‌کند. مناطق آزاد هم ظاهرا از این امر مستثنی نیست. ظاهرا قانون در مناطق آزاد در درجه دوم اهمیت است. هرچند در سایه قانون است که یک منطقه خاص از یک کشور، تعریف متفاوتی از خود ارائه می‌دهد. بنابراین وقتی قانون که ستون اقتصاد منطقه آزاد است، تضعیف شود؛ محیط عمومی اقتصاد دچار هرج و مرج می‌گردد. اکنون برخی از مزیت‌های قانونی که به سرمایه‌گذاران مناطق آزاد اعطا می‌شود، نقض شده است. حال یک سرمایه‌گذار چطور به ماندگاری دیگر مزیت‌ها و مشوق‌های قانونی موجود اعتماد کند؟ اگر فردا یک مسئولی، ارگانی، وزارتخانه‌ای نخواهد به بقیه موارد قانون اعتنا کند، فعال اقتصادی به کجا می‌تواند پناه ببرد و حق قانونی خود را طلب کند؟ زیرا اگر می‌توانست و نتیجه داشت، می‌بایست اکنون قانون معافیت مالیات بر ارزش افزوده در مناطق آزاد برقرار باشد. در نتیجه فعال اقتصادی دلسوز باید با توکل بر خدا وارد مناطق آزاد شود؛ چراکه درحال حاضر آنها از تمام قوانین موضوعه خود رها هستند.

بیگلری در ارتباط با سوال دیگر مبنی‌بر اینکه اقتصاد ایران دارای برخی مزیت‌های عمومی ازجمله انرژی ارزان، نیروی انسانی تحصیلکرده و جوان، زیرساخت‌های ارتباطی و نزدیکی به بازارهای خارجی است. در این موقعیت، مناطق آزاد صرف‌نظر از قانون ناقص شده آن، چه شرایط اختصاصی می‌تواند برای سرمایه‌گذار خارجی مهیا کند، گفت: بله؛ اقتصاد ایران تمام این مزیت‌ها را دارد، بیشتر از دیگر کشورها هم ‌دارد؛ ولی مزیت، تابع یک شرایطی است تا به امتیاز تبدیل شود. این شرایط در سه دایره متداخل جهانی، کشوری و منطقه‌ای باید ایجاد گردد. در سطح جهانی که عنوان کردیم گرفتار چه وضعیتی هستیم، در سطح ملی هم برنامه توسعه اقتصادی ایران و راهبردهای ملی ما دارای ابهام و عدم تحقق است. همچنین ما گرفتار ناکارآمدی نظام مدیریت، فساد ساختار اداری، بهره‌وری پایین نهاده‌های تولید، ضعف زیرساخت‌ها، عقب‌ماندگی تکنولوژی و… می‌باشیم. وضعیت عمومی مناطق آزاد را هم که شما بهتر از ما خبر دارید. نظام مدیریت فرمایشی و فرمالیته، ضعف در اجرای قانون، ضعف زیرساخت‌ها و ضعف هماهنگی بین‌سازمانی. حال در این سه محیط پرمشکل و مسئله، شما خودت را بجای یک سرمایه‌گذار بگذار! تنها در شرایطی حاضر به حضور و ورود در چنین محیطی هستید که اولا، امتیازات درشت و نقد بگیرید و سپس بتوانید با اصحاب قدرت و رانت برای حفظ خودت ارتباط قوی مبتنی‌بر بده و بستان برقرار کنید. وگرنه به طور معمول، جریان سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد بهتر از این نخواهد بود. برای داشتن این شرایط هم شهرک‌های صنعتی کافی است. به نظرم‌ وقتی قرار باشه تولید ما آفتابه و لگن باشد و خروجی آن را نتوانیم در مشارکت‌های بین‌المللی و بازارهای جهانی ببینیم، عرصه‌های صنعتی و اقتصادی مناطق آزاد ضرورتی ندارد.

این کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به سوال که به عقیده شما مناطق آزاد دارای زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری مناسب و مطلوب و قابل رقابت در سطح منطقه‌ای هستند؛ آیا زیرساخت‌های مناطق آزاد (عمرانی و قانون) قابل‌قیاس با مناطق آزاد کشورهای همسایه می‌باشد، اظهار داشت: صحبت از مقایسه مناطق آزاد ایران با مناطق آزاد کشورهای همسایه یک صحبت بیهوده است؛ زیرا مقایسه وقتی اعتبار دارد که جریان کلی حاکم بر دو امر مشابه هم باشد. ولی بین مناطق آزاد ایران و مناطق آزاد ترکیه چه چیزی مشابه است، امتیازات قانونی اعطایی به فعال اقتصادی، تعهد دولت به ایجاد زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری، فضای اداری پیشرفته و مرتبط با دنیا، نظام بانکی پشتیبان، دیپلماسی اقتصادی کارآمد! کدام شرایط مناطق آزاد ایران با مناطق آزاد ترکیه، آذربایجان، امارات و… برابر است که زیرساخت‌های آنها نیز قابل مقایسه باشد؟!

وی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی‌بر اینکه آیا در برنامه کلان مناطق آزاد برای جذب سرمایه‌گذاری، بازارهای هدف جذب سرمایه‌گذار خارجی و نیز بازارهای مصرف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، تاکید کرد: این سوال هم جوابی روشن اما تلخی دارد. من از شما می‌پرسم، اساسا درحال حاضر برنامه کلان مدیریت توسعه اقتصادی مناطق آزاد در داخل کشور معلوم ‌است؟ اصلا مناطق آزاد برنامه دارند؟ اگر دارند این چه بساطی در حوزه مدیریت است؟ نه ثباتی، نه چشم‌اندازی، نه استراتژی، هیچ و هیچ. همه‌اش ادعا، حرف، حرف و حرف. ورود به بازارهای خارجی مگر به این سادگی می‌باشد؛ داشتن چشم‌انداز منطقی، از نیازهای حال و آینده بازارهای هدف، تحلیل تخصصی بازارها در بازه‌های زمانی مختلف، استفاده از توان کارشناسان خبره، جلب همراهی تجار آشنا به تجارت بین‌المللی، تهیه بانک اطلاعات از وضعیت توسعه اقتصادی و اجتماعی بازارهای هدف و جریان اقتصاد جهانی الزامی است. بی‌شک رسیدن به این موارد تخصص، فروتنی و ارتباطات پیچیده و چندوجهی می‌خواهد. وضعیت امروز مدیریت عرصه کلان داخلی و بین‌المللی مناطق آزاد بسیار از آنچه لازم ‌است، فاصله دارد. برنامه کلان آنها کجا بود؟! جریان تجارت جهانی امروز درحال تغییر مسیرهای ترانزیتی و تجاری است و در این شیفت احتمالا ایران از ساختار تجارت و تراتزیت دنیا حذف شود. دوستان ما خیالات خودشان را به‌جای واقعیت بیان می‌کنند؛ اما واقعیت همان چیزی است که اکنون وجود دارد. واقعیت کشور آدربایجان است که در کنار بندر بین‌المللی باکو، منطقه آزاد الت را برای شکل‌دهی یک پورت ترانزیت و صادراتی منطقه‌ای بزرگ با ظرفیت ۲۵میلیون تن ایجاد می‌کند. برای این هدف هم دیپلماسی فعالی را از چین تا اروپا شکل داده و در تلاش است شرکت‌های بزرگ دنیا را برای کار در کریدور ترانزیتی میانی یا تراسیکا جلب نماید.‌ واقعیت این تلاش‌های حساب شده و در تعامل با طرف‌های بین‌المللی است. در پاسخ به شما باید بگویم خیر؛ بنده این قابلیت را در این دوستان نمی‌بینم که اصلا برنامه داشته باشند، حالا خرد و کلان آن بماند.

این کارشناس مسائل اقتصادی در پایان و در پاسخ به این‌که در شرایط فعلی، آیا برگزاری برنامه‌های نمایشگاهی خارجی، با عنوان ارائه بسته‌های سرمایه‌گذاری مناطق آزاد به سرمایه‌گذاران خارجی همراه با هزینه‌کردهای قابل‌توجه، توجیه منطقی دارد، بیان داشت: نمایشگاه و اکسپو در دنیای اقتصاد جهانی شده، یک روش پربازده جهت ارائه ظرفیت‌های اقتصادی، جلب مشارکت و پیدا کردن شرکای اقتصادی است. اکسپو‌ دوبی که به دلیل کرونا با یک‌سال تاخیر برگزار گردید، در منطقه ما با آن عظمت برگزار شد، چرا؟ برای معرفی موقعیت اقتصادی امارات و فرصت‌های اقتصادی جهانی آن. پس برگزاری نمایشگاه‌ها و رویدادهای داخلی و خارجی، بخشی از فرآیند دیده شدن و جهانی شدن است. اما امروز آنچه از شعبده‌بازی آقایان ملاحظه می‌کنیم، چیزی به‌دست نمی‌آید. حداقل در سال جدید مناطق آزاد ۴رویداد نمایشگاهی ملی و خارجی با محوریت تمام این بسته‌های تمام نشدنی داشته‌اند‌؛ مگر امکان دارد در عرض چندماه بسته سرمایه‌گذاری چندین برابر شود؟! مگر این که سیستم‌های سازمانی مناطق آزاد فعلا نان را در سرهم‌بندی بسته سرمایه‌گذاری ببینند. اجازه دهید آقایان خرج کنند، لااقل دوتا جا را ببینند، معلومات مجهول خودشان را با واقعیت‌های دنیا تطبیق دهند. ولی وقتی نمایشگاه‌ها به‌جای عرضه توانمندی‌های تولیدی و صاداتی مناطق آزاد، تبلیغ زیرساخت‌های موجود، امتیازات قانونی و… بسته‌بازی باشد؛ از آن رویداد چیزی جز چند خبر، چند فریم عکس دوستان و گشت و گذار عوامل نمایشگاه در نمی‌آید. این آمارهایی هم که اعلام می‌کنند، آنقدر بزرگ و عجیب است که مخاطب با پی بردن به عمق قضیه، به نتایج برنامه واقف می‌شود.

منبع: اخبار مناطق آزاد